جدول جو
جدول جو

معنی هلخ هلخ - جستجوی لغت در جدول جو

هلخ هلخ
نوعی راه رفتن در اثر خستگی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ لَ قَ لَ)
کلمه ای است که وقت گشنی گویند که گویی واداشتن است فحل را بر جماع. (منتهی الارب). از اسماء اصوات است که برای فحل گفته میشود. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
یاهلپ هلپ خوردن (نوشیدن)، باسروصدای بسیاروباحرص چیزی را خوردن (نوشیدن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلپ هلپ
تصویر هلپ هلپ
((هُ لُ. هُ لُ))
سر و صدای بسیار
فرهنگ فارسی معین
غلغل کردن آب به هنگام جوشیدن، صدای جوشش آب و ترکیدن حباب های آن
فرهنگ گویش مازندرانی
آهسته، یواش، تکان تکان
فرهنگ گویش مازندرانی
باز باز، گشاد گشاد، به راه افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
گیراگیر
فرهنگ گویش مازندرانی
سر و صدای شادی، هلهله، با شتاب، شتابان
فرهنگ گویش مازندرانی
به آهستگی کاری را انجام دادن، صدایی که از تکان دادن چیزی در قوطی و ظرف پدید می آید، صدای
فرهنگ گویش مازندرانی
احساس تشنگی هماه با بیرون آمدن زبان از دهان ۲نهایت حسرت
فرهنگ گویش مازندرانی